دلنوشته های من برای تنها عشق من عاطفه

یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری !

تقدیم به تو . . .

ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه :

دلتنگم.برگرد...!!!

عاطفه جان دوستت دارم

اندازه تک تک ثانیه هایی که الان داری

واسه اربعین امام حسین(ع)  زحمت حلیم درست کردنو میکشی

عزیزم اجرت با آقا امام حسین(ع)

کاش پیشت بودم ................ همین

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:یادم می آید,ساعت19:42توسط سعید و عاطفه | |

گاهی وقتا دلت میخواد تنها باشی

اره تنهای تنها

اونقدر تنها که حتی نفست هم کم بزاره برات

اره گاهی وقتا دوس داری

کسی ازت نپرسه چیه؟چت شده؟چه مرگته؟چرا بیقراری؟
اما گاهی وقتا کسی رو از ته ته دلت میخوای واسه گذاشتن سرت رو شونه هاش

اره یه تکیه گاه یه ارامش کسی که نوازشت کنه

بگه میدونم دلت برا چی گرفته

اره بگه میدونم داغ دلت داره اتیشت میزنه

بگه میدونم چه زخمها جا گذاشتن توی وجودت
بگه گریه کن اره گریه کن تا سبک شی

من کنارتم تموم شد اون دردهات

اره شونهاشو بی منت بهت بده

سرتو بزاری رو شونهاش

از ته ته دردات گریه کنی تا سبک شی

تا این بغض لعنتیت تموم شه
اره دلم هوای گریه داره بدجور

اما جایی برای سرم پیدا نمیکنم تنهای تنهام اره تنها

عاطفه جان تنهای تنهام بی تو

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:تنها,ساعت19:23توسط سعید و عاطفه | |

اربعین

 

 

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد


دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد


به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید


همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد...

 

 

اقا جان اربعینتان است و من همجنان بی توفیق...

 

 اقا جان من منتظر و چشم به راه دعوت نامه ات هستم...

+نوشته شده در جمعه 21 آذر 1393برچسب:اربعین,ساعت18:43توسط سعید و عاطفه | |

امروز خیلی دلم گرفتس ،آخه عاطفه میگه دیگه بهم پیام نده

میگم آخه همین یه دلخوشی رو هم میخوای ازم بگیری ،اره به خاطر برادرت علی آقایه درسته ؟

تورو زیر نظر داره و به خاطر من سرزنش میشی،

چشم عشقم میفهممت که دختر کوچیک خونواده هم هستی و خیلی به خاطر من اذیت میشی

چشم فقط به خاطر عاطفم دیگه بهت پیام نمیدم

این چند وقت که از مسجد بر میگردم همیشه از جلو خونشون رد میشم

هر دفعه هم یه صلوات میفرستمو به خدای خوبم میگم

خدا،همه عاشقارو به هم برسون ...

دیشب هم که رد میشدم خیلی دلم گرفته بود

دوست داشتم با تمام توانم اسمش رو فریاد میزدم

خلاصه با کلی نا امیدی حرکت کردمو رفتم خونه،کاش میدیدمش

خدایا یه کاری کن عاطفم رو هرچی زود تر ببینم.دلم واسش یه ذره شده

آمین...

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:امروزو دلتنگیام,ساعت10:28توسط سعید و عاطفه | |

سلام

دلم خیلی میخواست یچی بنویسم جایی بهتر از اینجا ﭘیدا نکردم

عاطفم الان مدرسه هست.همین چند ساعت پیش داشتم میرفتم خونه مدرسش رو دیدم.

آخ سعید فدای اون چشات بشه عاطفم

به خدا هیچکس حال منو نمیدونه که چطور دارم ﭘرﭘر میزنم تا ببینمش

فرداهم که میری سر مزار با خواست خدای خوبم ،میبینمت عشقم...

من همیشه بهش میگم دل من خیلی کوچیکه.طاقت یکم دوری رو هم ندارم

خدایا همه عاشقای واقعی رو به هم برسون...

آمین

آمین

آمین

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:سلام ،سلام,ساعت9:18توسط سعید و عاطفه | |

سلام.هی چی بگم.فقط میخوام همتون واسه ما دوتا دعا کنین.اینم یه شعر دیگم!!!

عاطفم بودن بی تو     

                       واسه من یه دنیا درده

دردی که دوا نداره

                       آخرش یه گوشه مرگه

+نوشته شده در یک شنبه 17 آذر 1393برچسب:شعر از خودم,ساعت8:16توسط سعید و عاطفه | |

 

 

من با توام

 .

تو با منی

ما با همیم

آره.ما با همیم ، همیشه ، هر جا ، تو هر شرایطی ، تو هر جایی.

اگه جسم هامون پیش هم نباشه

اگه مارو از هم دور کنن

ولی قلبهای ما پیش همهHeart SmileHeart Smile

دست هیچ کس به قلب های ما نمیرسه

تنها خوشی این روزهای من هم همینه

عشقم؛

بدون تو میشه زنده موند ولی نمیشه زندگی کرد

 

ولی الان تو زنده موندنش هم شک دارم

 

دوستت دارم عاطفه ،تنها عشق من...

+نوشته شده در یک شنبه 16 آذر 1393برچسب:ما با همیم,ساعت19:2توسط سعید و عاطفه | |

چشمانت را برای زندگی می خواهم

 

اسمت را برای دلخوشی می خوانم

 دلت را برای عاشقی می خواهم

صدایت را  برای شادابی

دستت را برای نوازش

وپایت رابرای همراهی  

عطرت رابرای مستی می بویم 

خیالت رابرای پرواز میجویم 

وخودت رانیز برای پرستش

عاطفم با تو خوشبخت ترین مرد زمینم و بی تو هیچ

+نوشته شده در یک شنبه 16 آذر 1393برچسب:من تو را میخواهم,ساعت18:0توسط سعید و عاطفه | |

.

+نوشته شده در سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:آب و آتش و عشق,ساعت10:5توسط سعید و عاطفه | |

`、`、 داره بارون میبارهヽ、ヽ``、、、 `、、ヽ`、、ヽ、ヽ`、ヽ、 ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ `、ヽ、ヽاما چه فایده داره،``、、`、、ヽ、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、 `、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ、ヽ、وقتی تورو ندارمヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ 、ヽ``、ヽ、ヽ``、、 `、、که بشینی کنارم 、ヽ`、ヽ`、ヽ ヽ`、ヽ、 、ヽ`、ヽ、ヽ` `、、`、、ヽ`、`、、ヽ`、ヽ 、ヽ`、ヽ 、چشامو باز میبندمヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、` ` 、ヽ 、ヽ、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ 、`به گریه هام میخندم、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ `、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ `、ヽヽ、ヽتو رو صدا میزنم`、ヽヽ`、 ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ `、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ `、ヽヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、`、ヽヽ、شاید بیای دیدنمヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ ヽ 、ヽ 、ヽ`、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ `ヽ یه عکس یادگاری که خودتم نداری`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ `、ヽ 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、شده رفیق شبهامヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、 ヽ`、ヽヽ` 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ 、ヽ、ヽ、ヽ`、میگیرمش روبه روم `、ヽヽ`、ヽ、ヽ `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ ヽヽ`وقتی که خیلی تنهام、ヽヽ 、ヽ 、ヽ`、、ヽ ヽ `、ヽ、ヽ

+نوشته شده در سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:بارون,ساعت9:58توسط سعید و عاطفه | |

خار انقدر با وفا هست وقتی به گلش دست بزنی خونت را میریزد...

من هم خارت میشوم به شرط که

تو گلم باشی...

که میدانم هستی گل من،

عاطفه...

+نوشته شده در سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:خار,ساعت9:22توسط سعید و عاطفه | |

اینجا حریم من است حریم قلب کوچکم!


قفس تنهایی من و حرف های ناگفته ام...


کسی دلش برایم نسوزد


من این قفس را دوس دارم و تنهایی ام را


تنهایی...


تنها اتفاق این روزهای من است...

 

+نوشته شده در سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:اینجا,ساعت9:1توسط سعید و عاطفه | |

هواشناسی رفیق:

 

به دلیل دوری شما هوای دل ،ناصاف،

تاقسمتی ابری همراه با آه پراکنده میباشد،

این سامانه سوزناک تا روز دیدار،

پایدار خواهد ماند...

+نوشته شده در دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:هواشناسی,ساعت19:15توسط سعید و عاطفه | |

دستانم را بالا میبرم
من تسلیم عشق تو شده ام
تنم اسیر توست
و روحم در گرو دستان تو
باران وجودت لبانم را خیس کرد
و جوانه ی لبخند را به زیبایی کاشت
حال مرا هرچه میخواهند بنامند
یک برده و یا یک پادشاه
برای من فقط تو مهمی
حرفهای تو نه حرف دیگران
تمام شعر هایم را برای تو گفتم
تویی که عزیز تر از جانم هستی
زندگیم مال توست
و زندگیت مال من است
دستانت را به من بده
به گرمیش نیازمندم
ای عزیز تر از جانم.عاطفم
دوستت دارم

+نوشته شده در دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:من تسلیم توام,ساعت18:58توسط سعید و عاطفه | |

واقعا نمیدونم چرا هرکسی حرف از عشق و عاشقی میزنه

هرکی دهن باز میکنه و میگه عشق

آدم هایی که اصلا نمیفهمن عشق چیه!از کجا میاد

ادم هایی که عشق رو با شهوت اشتباه گرفتن

آدم هایی که هر روز یه عشق دارن

آدم هایی که با دیدن هر دختری عاشقش میشن

آدم هایی که به هر کسی خیانت میکنن

آدم هایی که حاضرن با هر دختری بمونن

آدم هایی که عشق رو به لجن کشیدن و حرف از عاشقی میزنن

واقعا این عاشقیه؟اینا عشق رو تو چی میبینن؟

بد جوری درگیرم کرده

دلم واسه خیلی ها میسوزه که بازیچه دست اینجور آدما میشن

ولی میدونم خدا یه روزی حال همشون رو میگیره

+نوشته شده در دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:واقعا نمیدونم,ساعت18:29توسط سعید و عاطفه | |

                             چه كسي ميخواهد منو تو ما نشويم ؟!؟!؟

                                                                           .

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                                                  .

                                                               خانه اش ويران باد ...

+نوشته شده در دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:منو تو,ساعت18:7توسط سعید و عاطفه | |

سلام به همگی

اول سلامتی همه مریضا صلوات

این بعد از ظهری فهمیدم عاطفه از صبح سرش درد میکنه

خدایا سلامتیشو هیچوقت ازم نگیر

انشاا... به حق 5تن خوب شی گلم ،عزیزم

 

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:گلم انشا,,,خوب شی,ساعت16:19توسط سعید و عاطفه | |

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:اینم عکس کیک تولد عشقم,ساعت10:1توسط سعید و عاطفه | |

 

+نوشته شده در شنبه 5 آذر 1393برچسب:یک سبد عاطفه,ساعت13:28توسط سعید و عاطفه | |

رسم عاشقان بوده که حلقه ای از گل سرخ درست کرده و به در خانه زن مورد پسند و علاقه شان می آویختند.

در مجموع می توان گفت در دوران قدیم ، گل سرخ یا همان گل رز سرخ

سمبل عشق ، زیبایی و شادی محسوب می گشت

.عاطفه جان اندازه بوی گل رزی دوستت دارم

که هیچوقت تمام شدنی نیست...

 

 

          

                                

 

 

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:دوستت دارم,ساعت11:19توسط سعید و عاطفه | |

خدا روزی دلش اندوه و غم داشت

از این مردم دلی ﭘر خون و درد داشت

دلش میخواست که یک بنده بیاید

همه زیبایی را در او بیابد

خدا نقاش را زودی صدا کرد

به او مأموریتی را عطا کرد

بگفت از تو بخواهم من یه دختر

یه گیسوی بلند ,یک روی خوش تر

دو چشمش همچو الماسی بماند

 دلش قد یه دریایی بماند

لبش همچون یه غنچه از گل سرخ

قشنگ و دلکش و زیبا بماند

یکی باشد که مثل او نباشد

زِ عالم دختری چون او نباشد

خوشا آن مرد که باشد در دل او

ندارد غصه ای, نه غم ,نه اندوه

به اسم  عاطفه باشد ملقب

که اسمش هم شود مرهم به هر درد

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:خدا و عاطفه,ساعت12:10توسط سعید و عاطفه | |

من همیشه همه جا می خندم...


من همیشه همه جا اون قد می خندم که وقتی یه روز نیستم همه می فهمن...

من همیشه همه جا...اونقد خوشحال می کنم اینو اونُ که وقتی نیستم...هیچ کس بهونه ای واسه

خندیدن نداره...

اما...هیچ وقت...هیچ کس نفهمید پشت نقابِ خنده های من...چه روزای تلخی میگذره...

هیچ وقت...هیچ کس نفهمید پشت نقاب قهقهه های من...چه دلی غرقِ خونه...

هیچ وقت هیچ کس نفهمید پشت نقاب خوشحالیام...فقط یه دختره نشسته

یه دختر که همه زندگیمه

همه ی امید و آرزوهامه.همه ی خوشحالیام.شادیام.خنده هام

همه سرچشمش اونه

دلیل زندگیم

اون هم هنوز کامل باورم نکرده

شایدم کرده ولی من لیاقتش رو ندارم

من جز اون چیزی نمیخوام

من فقط عاطفم رو واسه ی خودم میخوام.

باورم کن عاطفم

باورم کن

باورم کن

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:♡باورم کن عاطفه♡,ساعت11:8توسط سعید و عاطفه | |

هر شب در رویاهایم تو را می بینم
احساست می کنم
این گونه است که تو را می شناسم
این گونه باش
با وجود هزار چم ها و فاصله ها
و کهکشانهایی که بین ماست
بیا و خودت را بنما
این گونه باش
دور- نزدیک – هر جا که هستی
ایمان دارم – ایمان دارم که قلبم ادامه خواهد داد
گرچه شب ها بسیارسخت اند
ادامه خواهم داد
تا یک بار دیگر تو در را بگشایی
و این جا هستی – این جا – در قلب من
و قلب ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد
عشق فقط یکبار به سراغ هر کس می آید
و برای یک عمر می آید
و نخواهد رفت تا ما برویم
و عشق همان بود که با تو وزیدم
یک بار و یک عمر
و از آن پس بدان آویختم
و تا همیشه
همه زندگی ام با آن پیش خواهد رفت
این جایی – تو اینجایی
و من از هیچ چیز باکی ندارم
و می دانم که قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ما تا همیشه عاشق می مانیم
عاشق – جوان و ساده دل
و قلبم همچنان خواهد تپید
و من این را در قلبم جاودانه خواهم داشت
و قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد

تقدیم با عشق

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:♡هر شب تو را میبینم عاطفه♡,ساعت11:2توسط سعید و عاطفه | |

سلام به همگی...

مخصوصا عاطفه خانم گلم...

عشقم راضی به زحمت نبودم برام کیک فرستادی

به خدا همین که شما اون شب شاد بودین برام بسه...

عشقم،مهلقا خانم میگه دره یخچالو بازکردی که برای خواهرت سهم کیکشو ببری

دلت گفته پس عشق من چی ،اونوقت واسه اون بنده خدا شیرینی ساده میبری

ای شیطون به خدا راضی به زحمت نبودم،خیلی خیلی خوشحالم کردی

منم نامردی نکردم یه کمشو به امیر علی و یه کمکی به کوثر جوون دادم

بقیشو تنها تنها خوردم ...

واقعا کیکی که واسه عشقت میگیری خیلی خیلی خوشمزس هااااااا

ممنون که به فکرم بودی عشقم ...

یه دنیا ممنونم ازت ............... همین

 

عشقم،اینم از کیک دیشب که با امیرعلی و کوثر خوردیم

اینم مدرکش گلم ،مرسی،خوردم که خوردم ،خیالت تخته تخت باشه

 

 

+نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393برچسب:عشقم یه دنیا ممنون,ساعت9:57توسط سعید و عاطفه | |

من,تو,این همه عشق توی یک نگاه

نگاه هامون ساده هست نه؟

به سادگی موج های دریا ولی زیبا

به زیبایی یک لبخند روی لب هات

که وقتی میام استقبالت فقط لبخند داری رو لبات عشقم

یا به زیبایی آسمون پر از ستاره

هیچ کس این سادگی رو حس نمیکنه.این ماییم که همو درک میکنیم

من عاشق 5آذرهستم.اصلا پنجم هر ماه واسه من حکم یه زندگی جدید رو داره

کسی که منو تا سرچشمه آرزوهام برد

نمیدونم غیر از تو کسی این احساس واقعی قلب منو میتونه درک کنه یا نه؟

عشقی که نه از روی هوس هست نه از روی خیلی چیزای دیگه

دیگران واسم مهم نیستن.

دختر داییت ،رفیق بده ی من ،با اون زن فوضولش فکر کنم همه کارارو خراب کره

ولی انشاا... که همه چی درست شه به حق امام هشتم

واسه من فقط این مهمه که خانوم خوشگلم درکم کنه

+نوشته شده در پنج شنبه 6 آذر 1393برچسب:درکم کن عاطفه جان,ساعت12:24توسط سعید و عاطفه | |

هر شب به امید با تو بودن سر بر زمین میگذارم و به یاد لالایی های شبانه ات به خواب میروم

به امید روزی که سپیده صبح ظلمت شب را از بین ببرد لبخندی را بر لب می آورم

با خود میگویم چه شده است ﭘسر؟

دلت چه سخت اسیرچشمان یار شده!

نمیشود لحظه ای دور از تو باشم

دوری از تو یعنی مرگ-نیستی-نابودی

هر کس که تمنای دوری تو را از من دارد مرگ مرا میخواهد

و من زندگیم را دوست دارم چون تو زندگی من هستی

چه ساده عاشق هم شدیم.اولین بار چه ساده از کنار هم گذشتیم.و چه ساده یکدیگر را صدا زدیم

چون قلب هر دوی ما صاف و ساده بود

حال ماه ها گذشت و میگذرد

چه سختی هایی را به جان خریدیم و تو

آری خود تو چه گریه ها کردی و گونه هایت بارانی شد

و چه شب ها که با اندگ خاطرات خوش با هم بودن به خواب میرفتیم

دلیل تو من بودم و دلیل من تو

گاهی کمی بی تفاوت میشوی و بعضی امور را به من    دل نازک ترجیع میدهی

من هم کم سختی نکشیدم و غصه نخوردم.اولین دختری بودی که به خاطرش شبها را خیس کردم و آرام نداشتم

حال عاطفه ی من چه زیباست لبخند زدن هر دوی ما به غم و غصه

چه زیباست دست در دست هم به روزگار میخندیم و روزها را با هم جشن میگیریم

این خوشی ها را با بعضی حرکات خراب نکن

مثلا نگو که نیام دنبالت یا به قول معروف؛استقبالت ؛

خدارو خوش میاد چون ما دشمن داریم باید نبینمت

آخه عاطفه جان تو که روزهای سه شنبه و پنج شنبه میری دوره دعا

چرا منو نمیخوای ببینی

میگی واسه دشمنا اما

بزار همه عالمو آدم بدونن ما عاشق همیم مگه بده؟؟؟

دوست دارم زمان بگذرد و روزی که به هم رسیدیم زمان را نگاه داریم

دوست دارم زندگیت من باشم و من ,تو

بی نهایت دوستت دارم

بی نهایتی که فقط خدا میداند و بنده ی آن عاجز از درکش

+نوشته شده در پنج شنبه 6 آذر 1393برچسب:امید با تو بودن,ساعت12:11توسط سعید و عاطفه | |

امشب میخواهم از تو بگویم

بی آنکه در جستجوی واژگانی همچون ماه و خورشید و ستارگان باشم

نه گل و نه نسیم و نه دشت و نه صحرا هیچ کدام زیبایی یک نگاه تو را هم ندارند

میخواهم تو را صدا بزنم با ساده ترین کلمات

اما هیچ کلمه یا جمله ای توان وصف گوشه ای از زیبایی تو را هم ندارد

ناتوانی از من و قلمی که در دستانم میفشارم نیست

این زیبایی توست که به حد کمال رسیده و آسمان با آن همه عظمت از روی حسودی میگرید

درختان در برابر قد رعنای تو برگهای خود را به نشانه ی تسلیم بر روی خاک میریزند

و گلها بعد از شکوفه زدن و کلی غرور در میابند که حرفی برای گفتن ندارند و بی صدا خاموش میشوند

ابر ها در تلاشند تا گوشه ای از برق نگاهت را به تصویر بکشند

اما رعد برق را چه سود گه گذراست و برق نگاه تو ﭘایدار

هر کس در آرزوی خود قدم میزند و به شهر آرزوهای خود سفر میکند

ولی آرزوها و رویاهای من به واقعیت تبدیل شده است!

اشک های شوق از گوشه ی چشمانم سرازیر میشوند و هر قطرهای اشک عاشقانه اسم عاطفه را صدا میزنند

حال به آسمان و زمین و ماه وستاره و شبنم و گل و باغ و درخت و دشت و صحرا میخندم و تنها تو را بهانه  شادی های خود میدانم

و اگر تو را نداشته باشم سر افکنده و خارم و امید به زندگی را در برابر این همه حقارت از دست میدهم

واگر سراسر وجودم زبان باشد

یکسره خواهد گفت

دوستت دارم.دوستت دارم.دوستت دارم

ﭘیش مرگت سعید

+نوشته شده در پنج شنبه 6 آذر 1393برچسب:امشب میخواهم از تو بگویم,ساعت22:7توسط سعید و عاطفه | |

سلام عزیزان

امروز روز تولد عشقمه

امروزو خیلی خیلی خوشحالم

میدونین امروز بااینکه هوا خیلی خیلی سردو بارونی بود

رفتم شهر ریوش تا برای عشقم کیک تولد بگیرم

با اینکه هوا خیلی سرد بود با موتور رفتمو هدفمو به سرانجام رسوندم

گفتم رو کیکش بنویس (عاطفه جان تولدت مبارک)

از قبلم که رفته بودم کاشمر برای هرکدوممون یه ساعت شیک طلایی گرفتم

آخرش همرو دادم به خواهرش مهلقا خانم تا اون بهش بده

انشاا... قبول کنه ؛دل تو دلم نیست

خدایااااااا آخرش چی میشه یعنی قبول میکنه

من که توکل بر خدای مهربونم کردم پس چرا ناراحت باشم هر چی بشه خیره انشاا...

عاطفه جان

تحفه ای یافت نکردم که فدای تو کنم

یک سبد عاطفه دارم همه ارزانیه تو...

 

+نوشته شده در چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:5آذر ماه تولد عشقم,ساعت16:20توسط سعید و عاطفه | |

+نوشته شده در شنبه 1 آذر 1393برچسب: میلاد تو,ساعت12:8توسط سعید و عاطفه | |

ازت متشکرم دیوونه‌ی من
از اینکه چشم به این دنیا گشودی
از اینکه پا تو زندگی‌م گذاشتی
از اینکه پا به پام همیشه بودی

ازت ممنونم ای تنهای عاشق
که یادم دادی دستات‌و بگیرم
اجازه دادی با تو هم‌نشین شم
تو جون دادی به این احساس پیرم

ازت متشکرم دیوونه‌ی من 
ازت متشکرم دیوونه‌ی من 

کسی جز تو، تو قلبم جا نمیشه
تو پای عشق‌و به قلبم کشیدی
تونستی با بد و خوبم بسازی
تو طعم سختی‌و با من چشیدی

تو یادم دادی با چشمام بخندم
به اون روزای تلخم برنگردم
از این ناراحتم کم با تو بودم
باید زودتر تو رو پیدا می‌کردم

از این ناراحتم کم با تو بودم
شبای بی‌تو من بی‌خواب می‌شم
کسی هم‌اسم تو، هرجا که باشه
مث پروانه‌ها بی‌تاب می‌شم

ازت متشکرم دیوونه‌ی من 
ازت متشکرم دیوونه‌ی من 

+نوشته شده در شنبه 1 آذر 1393برچسب:ازت متشکرم,ساعت11:53توسط سعید و عاطفه | |

تو وجودت واسه من یه معجزست

مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه

روز میلاد قشنگت میمونه 

توی تقویم دلم تا همیشه

تولدت مبارک

عشق من عاطفه...

 

+نوشته شده در شنبه 1 آذر 1393برچسب:تو,ساعت10:1توسط سعید و عاطفه | |

بچه ها تورو خدا کمکم کنید

تو بخش نظرات بگین چی براش بگیرم

آخه اون تنها عشقمه 

هیچی هم به نظرم نمیرسه

عاطفه جووووووون خیلی دوست دارم ...

نمیدونم واسه تولدت 5 آذر چی بگیرم...

انشاا...عزیزان کمکم کنن

مرسی از همتون...

 

 

 5آذر ماه سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام

آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.

نمی دانم با کدام جمله “دوستت دارم” را برایت انشا کنم

اما کاملتر از این چیزی ندارم

تولدت مبارک

+نوشته شده در شنبه 1 آذر 1393برچسب:تولد تنها عشقم 5آذر,ساعت9:47توسط سعید و عاطفه | |

تحفه‌ای یافت نکردم که فدای تو کنم, یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تو

دستمو روی قلبم میزارم و آروم اسم قشنگ تو رو صدا میکنم

عاطفه تو باهام چیکار کردی؟

انقدر عاشق تو شدم که همه ی زندگیم بوی تو رو میده

تا چشمام رو میبندم لبخند های زیبای تو رو میبینم

یه ماه دیگه با تموم سختی هاش شیرین گذشت

به خاطر خیلی چیزای دیگه که خودت میدونی!!!

عشقم خیلی خیلی میخوامت و این خواستن من کران نداره

دوستت دارم هوار تا

از همینجا که هستم تا خدا(خدا تو قلب آدماست)!!!!!!!!!!!!!

+نوشته شده در شنبه 1 آذر 1393برچسب:تحفه,ساعت9:38توسط سعید و عاطفه | |